داستان بازی خدای جنگ God of War یک اقتباس هوشمندانه از سری داستان های اساطیر یونان است. اگر قرار بر سپاس و قدردانی باشد، مخاطب این مقاله بی شک استودیو سازنده بازی خدای جنگ God of War  یعنی Santa Monica خواهد بود. در اینجا سعی در تشریح هرچه سادهِ داستان بازی خدای جنگ God of War داریم تا به بدینسان، آن دسته از عزیزانی که قصد تجربه این بازی را –برای اولین مرتبه- دارند، به مشکل داستانی برخورد نکنند.

او کیست؟

این سوالی است که تا ساعت ها پس از شروع نسخه اول بازی خدای جنگ، به آن پاسخی داده نمی شود. سکانس اول بازی از آنجایی شروع می شود که کریتوس Kratos خود را از بالای کوهی (که بعد تر خواهیم فهمید که نام آن آتن است.) به پایین رها می کند.

???? A Way Out

داستان بازی خدای جنگ God of War

کریتوس به همراه همسر و دختر خود در دهکده ای به نام اسپارتا زندگی می کردند. او و برادرش همواره مورد آزار و اذیت مردم آن دهکده قرار می گرفتند. زیرا هیچ کس (حتی خودشان) از هویت حقیقی پدرشان چیزی نمی دانستند. برادر کریتوس به علت مریضی و ناتوانی به کوهی می رود تا ادامه عمرش را در آنجا سپری کند. اما کریتوس به خاطرِ قدرت زیادی که داشت، به ارتش اسپارتا می پیوندد. او در ابتدا فرمانده گروهی پنجاه نفره بود. اما با گذشتِ زمانی کم، کریتوس به فرماندهیِ چندین هزار سرباز درمی آید.

او در جنگی مقابل بَربَرین ها (که سپاهی چندین برابر سپاه کریتوس داشتند)، شکست می خورد. درست در زمانی که فرمانده ارتش بَربَرین ها پتک خود را بر روی سینه کریتوس قرار می دهد تا او را بکشد، کریتوس از اِریس (خدای جنگ) درخواست کمک می کند. کریتوس در این هنگام بر روی زمین زانو می زند و عاجزانه این جمله را (به صدا پیشگی فوق العاده ترنس کانر کارسون) ایراد می کند:

Ares, Destroy my enemies and my life, is yours.

داستان بازی خدای جنگ God of War
اِریس، دشمنان مرا از میان بِبَر و هستی من، نثارِ تو باد.

اِریس دستور می دهد تا از قلب جهنم شمشیرهایی برای کریتوس ساخته شود (Chaos of Blade). اِریس شمشیر های گداخته را به دستان کریتوس می دوزد. او فرمانده بَربَرین ها را می کشد و تمام سپاه او را به آتش می کشد. بعد از این اتفاق، کریتوس با اِریس عهد می بندد تا او را پرستش کند و تمام فرمان های او را اجابت نماید. کریتوس بعد از این واقعه گوش به فرمان اِریس می شود و به تمام مکان هایی که او می گوید حمله می کند تا همه را به زیر تیغ خود بکشناد.

اما در یکی از همین ماموریت ها، اِریس به او دستور حمله به معبدی را می دهد. در مقابل این معبد، پیرزنی سَدِ راه او می شود و او را از اتفاق شومی (که لحظاتی بعد انتظار کریتوس را می کشد) آگاه می سازد. کریتوس بدون توجه به هشدار پیرزن، به داخل معبد می رود و تمامی مردان، زنان و کودکانی که آنجا بودند را به خاک و خون می کشد. نقطه تراژدی داستان درست همینجاست. همسر و دختر کریتوس در میان کشته شدگان بودند. حرص و خون خواهی شخصیت دوست داشتنی  داستان بازی خدای جنگ God of War آنقدر غیر قابل کنترل بود، که کسانی را که می کشت،  دیگر نمی دید. او این کار را از اِریس آموخته بود.

پرده ای از خون، مابین چشمان کریتوس و قربانیانش.

کریتوس در زمان خروج خود از معبد، با پیر زن مواجه می شود. پیر زن که از پیش تر آن اتفاق شوم را به کریتوس اطلاع داده بود، خاکستر همسر و دختر او را بر روی تنِ کریتوس می پاشد. بدن کریتوس به رنگ سپید در می آید تا دیگران او را از آن پس، -به خاطره این کار زشت- “روح اسپارتا” بنامند.

داستان بازی خدای جنگ God of War
سکانسی از پیرزن جادوگر در بازی God of War

آتنا، منجی کریتوس

اما این پایان داستان بازی خدای جنگ God of War نبود. کریتوس درد و عذاب کشتن همسر و فرزند خود را به گردن خود می دید. پس، دست از پرستش اِریس (خدای جنگ) برداشت و به خود قول انتقامی خونین داد. او پیش آتنا (دختر زئوس، خواهر اِریس) الهه عقل و خرد رفت و از او کمک خواست تا گناه نابخشودنی او را ببخشد. آتنا از کریتوس خواست تا شهرش (آتن) را -که به دست اریس در حال نابودی بود- نجات دهد و در پَسِ آن، اِریس را شکست دهد تا خدایان گناه او را ببخشند. آتنا به کریتوس گفت، تنها راه شکست اِریس، جعبه پاندورا است. جعبه پاندورا جعبه ای است که تمام خدایان قدرتی از قدرت های خود را درون آن برای هزاران سال قرار داده اند.

داستان بازی خدای جنگ God of War
آتنا الهه عقل و خرد

معبد پاندورا کجاست؟

معبد پاندورا بر روی دوش پدر زئوس، کرونوس قرار دارد. زئوس که پدر خود را از پیش تر به صحرای ارواح گمشده تبعید کرده بود، معبد پاندورا را بر روی دوش او بست تا دست کسی به معبد و جعبه پاندورا نرسد.

داستان بازی خدای جنگ God of War
کرونوس

کریتوس خود را به کرونوس می رساند و از او بالا می رود. در لحظه یافتن جعبه پاندورا، اِریس از این ماجرا با خبر می شود و با پرتاب تکه چوبی بزرگ از آتن به سمت کریتوس، او را از رسیدن به پاندورا باز می دارد. کریتوس با ضربه اِریس کشته می شود و به دنیای مردگان سفر می کند. کریتوس به دست یکی از کسانی که خود در مسیر معبد پاندورا کشته بود، از جهان زیرین نجات پیدا می کند. کریتوس به آتن باز می گردد و جعبه پاندورا را در دستان اِریس می بیند. او توانست به کمک ساعقه ی زئوس، جعبه پاندورا را از دستان اریس باز پس گیرد و قدرت خدایان (که هزاران سال در آن بود) را بدست آورد. او هم اکنون هم اندازه اِریس است.

یکی از بزرگ ترین و جذاب ترین Boss Fight های بازی های ویدیویی

نبرد کریتوس با اِریس

کریتوس با Blade of Chaos (که در واقع هدیه ی خود اِریس بود) نتوانست اِریس را شکست دهد. اِریس از مبارزه با کریتوس به ستوه آمد و با خشم و نفرت Blade of Chaos را از او باز پس گرفت تا او را ضعیف تر از پیش کند. این کار اِریس، اشتباهی مرگبار بود. چراکه اِریس به وسیله اسلحه ای خود (Blade of Chaos) به هیچ وجه از پا در نمی آمد. حال کریتوس هیچ سلاحی در دست ندارد. او بلند شد و شمشیر خدایان (این شمشیر غول پیکر در واقع در قسمت های قبلی بازی به عنوان یک پل از آن استفاده میشد) را برداشت.

داستان بازی خدای جنگ God of War
کریتوس در مقابل اِریس

کریتوس با شمشیر خدایان، اِریس را به حماسی ترین شکل ممکن، کشت و شهر آتن را نجات داد. حال کریتوس با گام های خسته نزد آتنا می رود تا او گناهانش را ببخشاید. آتنا، تن کریتوس را از گناهان پاک کرد اما هرگز ذهن او را نتوانست از شر گناهانش برهاند.

کریتوس که نمی توانست خود را ببخشد (در اینجا طلاقی افسانه یا اسطوره Mythology را با تراژدی Tragedy شاهد هستیم.) به بالاترین نقطه کوه آتن رفت و خود را به پایین رها کرد. تا شاید با کشتن خویش، از این درد بزرگ رهایی یابد. منجی کریتوس (آتنا)، -به کمک خدایان (پوسایدون، خدای آب ها و برادر زئوس و هِیدس)- او را نجات می دهد. آتنا که می داند دیگر خدای جنگی (اِریس) وجود ندارد، پس به دنبال جایگزینی برای او می گردد.

سکانس پایانی داستان بازی خدای جنگ God of War

کریتوس بر تخت خدای جنگ، می نشیند.

داستان بازی خدای جنگ God of War
کریتوس بر تخت خدای جنگ

پایان

 

داستان انتقام، خون خواهی و قدرت

داستان بازی خدای جنگ God of War پیام های بسیاری دارد. داستان برای کریتوس، با تشنگیِ قدرت شروع می شود. جاییکه اِریس سپاهی بزرگ در اختیارش قرار می دهد. حرص برای قدرت، همواره در همه جوامع بوده و هست. کریتوس نیز از این قاعده مستثنی نیست. خون خواهی سیری ناپذیری در او پدیدار می شود. او آنقدر در این قدرت غرق می شود که حتی دیگر همسر و فرزند خود را نیز نمی شناسد و آنها را ناخواسته، می کُشد. تنبیه بزرگی برای یک جنگجو. درسی جبران ناپذیر، که کریتوس را به ورطه انتقام می کشد. بدست آوردن قدرت، بسی دشوار است اما کنترل جایگاه قدرت، بسیار سخت تر از رسیدنِ به آن است.

این درس تنها برای کریتوس نیست. بلکه برای تمام کسانی است که به اندازه ای در این دنیا قدرت داشته اند یا دارند صدق می کند. وقتی قدرتی از صاحب آن گرفته می شود، شخص، برای باز پس گیری آن، به هر کاری دست خواهد زد. اعتیاد به قدرت شایع تر از هرگونه اعتیاد به مواد مخدر است. پس شخص دارای قدرت، دست به باز پسگیری قدرت (به هر  راهی) می زند.

اما چرا انتقام؟ یکی از تلخ ترین روش های باز پس گیری قدرت، انتقام است. چراکه نه تنها صاحب قدرتش بیشتر نمی شود، بلکه با انتقام ضعف خود را به همگان نشان خواهد داد. در واقع انتقام، آخرین راه برای باز پسگیری قدرت است.

اما چرا انتقام بد است؟ انتقام جایی است که شما را به اتفاقات نامطلوب دیگری نیز خواهد کشاند. شما قدرت از دست رفته خود را از راهی نا مشروع به نام انتقام، باز پس گرفته اید. نگه داشتن این قدرت، احتیاج به قدرت بیشتری دارد و چون شما این کار را به سختی و نا مشروع به دست آورده اید، ادامه کار (نگهداری قدرت) کاری بس سخت و سخت تر خواهد شد.

خرید بازی God of War

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفده + 13 =