آموزش نورپردازی در ساخت بازی های ویدیویی تقدیم به عزیزانی که در کشور عزیزمان ایران، در حال ساخت بازی های ویدیویی هستند.
در این مقاله سعی در آموزش نورپردازی در ساخت بازی های ویدیویی (با طرح یک پروژه انجام شده) داریم. همواره یکی از مهم ترین بخش ها و دغدغه های سازندگان بازی های ویدیویی، پرداختِ نورپردازیِ واقعی بوده است. سختی کار از آنجایی شروع می شود که سازندگان می بایست در کنار ایجاد گرافیکی واضح، به طراحی هنری و بصری نیز بیاندیشند.
آموزش
بررسی یک بازی مورد مطالعه
شرکت Midnight Hub (واقع در شهر مالمو سوئد و سازنده بازی Lake Ridden) تمرکز خود را بر روی تغییرات نورپردازی -در حین حل معماهای بازی- به کار گرفت. نکته کار آنها، اینجاست. این شرکت از نورپردازی تنها برای روشنایی محیط استفاده نکرد. بلکه از آن برای القای حس جادوی واقعی استفاده کردند. این بدان معناست که با پیشرفت بازیکن در داستان، طول سایه ها (به طور مثال سایه های درختان در جنگل) کشیده و برجسته تر خواهد شد.
داستان بازی Lake Ridden و شروع آموزش نورپردازی در ساخت بازی های ویدیویی
اساس داستان بازی Lake Ridden ساده است. شما با دختری به نام Marie در یک جنگل به دنبال خواهر کوچکترتان می گردید. در داستان، خواهر شما در یک اردوی تفریحی گم می شود و این به شما بستگی دارد که از چه طریقی به دنبال او بگردید.
بازی Lake Ridden یک بازی اول شخص است که بازیکن در آن می بایست منابع نور را روشن سازد تا به وسیله آن بتواند معماهایی را حل کند. این نورها می توانند رد پای شما را در محیط نگهدارند تا با کمک آنها بتوانید مسیرهای رفته خود را همواره داشته باشید. اما زمانی که شما بیشتر به عمق جنگل پیشروی می کنید متوجه خواهید شد که آن جنگل، بزرگ تر از آن چیزی است که پیش تر تصورش را کرده بودید. این را هم بدانید که در این بازی، برخی اتفاقات ماورای طبیعی نیز رخ می دهد.
ساخت در مسیر هنر – آموزش نورپردازی در ساخت بازی های ویدیویی
یکی از بزرگترین مشکلات بر سر راه سازندگان برای ساخت بازی Lake Ridden، نبود زمان و منابع کافی بود. اما با هوشمندی توانستند راه مناسبی برای آن انتخاب نمایند. که آن، افزودن چاشنی هنر بود تا به کمک آن بتوانند به بازی شخصیت دهند. این امر شبیه به کاری بوده که در بازی Among the Sleep and Firewatch نیز به کار رفته است.
سازندگان بازی Lake Ridden برای سینمایی تر شدن اتمسفر بازی، تضاد بین نور و سایه ها را به طور اغراق آمیزی بیشتر کردند تا به وسیله آن بتوانند صحنه های دراماتیک تری خلق کنند. این موضوع در منابع نوردهی خطی و سایه های داخلی به راحتی قابل تشخیص و مشاهده است. در تصویر شماره یک می توانید صحنه ی نورپردازی محیطی نور روز بازی Lake Ridden را مشاهده نمایید.
اِریک نیلسون Erik Nilsson کارگردان هنری بازی می گوید:
ما متوجه شدیم برای اتمام ساخت بازی، نیاز به یک گرافیک نیمه واقع گرایانه داریم. پس برای این کار می بایست برخی محیط ها را به صورت دستی نقاشی کنیم و بعد آن ها را بسازیم تا بتوانیم اتمسفر مِه و نورپردازی دلخواه خود را در بازی ایجاد نماییم. شما نمی توانید در هر نقطه از محیط بازی منبع نور قرار دهید. بلکه قرار دادن منابع نور باید به طریقی باشد تا در فضای بازی جذابیت ایجاد کند.
استفاده از عناصر طبیعی در الگو برداری – آموزش نورپردازی در ساخت بازی های ویدیویی
شرکت Midnight Hub برای ساخت هرچه طبیعی تر محیط های بازی Lake Ridden، از عکس های واقعی و حتی فیلم های هالیوودی بهره برده است. فیلم هایی از قبیل Lord of the Rings –تصویر برداری شده توسط Andrew Lesnie- و The Shining –تصویر برداری شده توسط John Alcott-. در تصویر شماره 2 می توانید عکس های مورد بررسی را ببینید.
این کار به تیم سازنده کمک کرد تا بتوانند به طور دقیق از اشیا خاصی رندر و Highlight تهیه کنند. تا در ادامه غلظت و توازن رنگ ها را (در محیط) راحت تر بتوانند تنظیم نمایند. پس رنگ ها در روز گرم تر و درخشان و رنگ آبی در شب، بهینه تر تنظیم شد.
نیلسون افزود:
به نظر من بیشتر طراحان بازی های ویدیویی بسیار فیلم سینمایی تماشا و به نور پردازی ها دقت می کنند. چراکه در فیلم های سینماییِ با کیفیت، هیچ نوری بی دلیل مشاهده نمی شود. باید از بیشترین نور موجود بهترین استفاده را کرد که نتیجه آن دستیابی به سایه های با کیفیت تری خواهد بود.
بهینه سازی نور طبیعی – آموزش نورپردازی در ساخت بازی های ویدیویی
در تصویر شماره 3 صحنه ای از اوایل بازی را مشاهده می کنید که در آن نور ماه بر اجزا، به نمایش درآمده است. این تصویر به شما این حس را منتقل می کند که این محیط می تواند محیط مهمی در بازی باشد. در تصویر شماره 3 به راحتی می توانید تضاد بین نور شب در جنگل را با نور کمپ مشاهده نمایید.
به گفته نیلسون، برای ساخت این محیط (تصویر شماره 3) آنها یک نور جزیره ای ساختند تا هنگامی که بازیکن از کمپ خود دور می شود و به درون جنگل می رود، همواره آن نور را در آسمان شب ببیند. با این کار، بازیکن هیچگاه کمپ خود را گم نخواهد کرد (مانند ریختن خرده نان برای گم نکردن راه در داستان های کلاسیک).
این تکنیک در ادامه بازی نیز استفاده مورد قرار گرفته است (مانند برخی مناطق در میان جنگل که به وسیله کرم های شب تاب روشنایی کمی به خود می گیرند). این فناوری فقط برای راهنمای مسیر و مراحل ساخته نشده حتی می تواند نقش کمکی به سینمایی کردن صحنه های بازی داشته باشد.
مادامی که نور پردازی به عنوان هاله ای برای اشیا به کار برده می شود، بازیکن می تواند به کمک آنها خط مسیر بازی را پیدا کند و در جنگل بدون آنکه بداند، مسیر مناسب و صحیح را انتخاب نماید تا بدین وسیله به نقاطی در داستان بازی برسد.
استفاده از منابع نور برای نشانه گذاری – آموزش نورپردازی در ساخت بازی های ویدیویی
نور پردازی طبیعی برای روشنایی بخشیدن به مراحل بازی به تنهایی اهمیت ندارد. چراکه در برخی از فضاها (همچون باغ ها) نیاز به نورهای ایستا احساس می گردد. نورهای استاتیک یا همان ایستا، بیشتر در فانوس ها و شمع ها به کار برده می شود. این نورها اغلب در نزدیکی معماها، مسیرها و آیتم های کلیدی به کار می روند تا بازیکن بتواند درک صحیحی از مکانی که در آن قرار دارد، داشته باشد.
افزودن منابع بیشتر نور به صحنه های بازی، به توسعه دهندگان این امکان را می دهد تا کنترل بیشتری به حال و هوای محیط ها داشته باشند. که این کار باعث غرق شدن هرچه بیشتر بازیکن در اتمسفر بازی می شود. اما اینها، تمام کار آنها نبود.
نیلسون در ادامه گفت:
در ابتدا کارمان را با نور یک چراغ قوه در بازی آغاز کردیم که بعد تر متوجه شدیم با تفکراتمان بسیار فاصله دارد. اگر شما از نور های ثابت استفاده کنید، می توانید تصمیم بگیرید که کجا آن منبع نور را قرار دهید تا اجزا را آن طور که می خواهید به نمایش در بیاورید. این در حالیست که اگر شما از نورهای موضعی مانند نور چراغ قوه استفاده نمایید، تمام صحنه و اتمسفر را به هم خواهید ریخت.
در ساخت بازی Lake Ridden نورهای استاتیک نقش مهمی ایفا می کنند. چرا که به گفته سازندگان، این نورها نوعی حس رازآلود بودن به محیط بازی می دهند که همین موضوع به درگیر شدن هرچه بیشتر بازیکن به درون داستان بازی کمک می کند. همین نورها سطح کیفی اتمسفر بازی را بالا برده و این حس را به شما القا می کند که انگار اولین نفری هستید که به این دنیای مرموز پا گذاشته اید.
دینامیک نورهای ثابت شده بر اجزا Dynamic Over Baked Lighting – آموزش نورپردازی در ساخت بازی های ویدیویی
باید پذیرفت که نورپردازی بازی Lake Ridden خالی از اشکال نبوده و بیشتر از نورهای از پیش ثابت شده بر اجزای محیط بهره برده است. استفاده از این گونه نورهای استاتیک (به جای استفاده از سایه ها و نورهای از پیش محاسبه شده) باعث می شود تا هزینه های ساخت پایین تر بیاید. از طرفی نیز سرعت ساخت را بیشتر می کند. این در حالیست که استفاده از نورهای متحد برای محیط های بزرگ و گسترده بسیار نامناسب خواهد بود. زیرا پرداخت های سایه ها در این گونه نورپردازی ها به درستی انجام نمی پذیرد. خروجی در این حالت یک بازی با جنبه های بصری بی کیفیت و بعضا کِرَش شدن بازی خواهد بود. در تصویر شماره 4 می توانید تصاویری از رایانه های ساخت بازی Lake Ridden را ببینید.
استفاده از نورهای دینامیک یک حسن دیگر نیز دارد. شما می توانید به بازیکن این امکان را بدهید تا در بازی منابع نور را خاموش و یا روشن کند. ناگفته نماند که این کار می تواند بر اجرای بازی کمی فشار بیاورد. یوهان برنهاردسُن Johan Bernhardsson به عنوان کارگردان پروژه، مجبور شد تمام سیستم نورپردازی خود را دوباره باز نویسی کند تا مطمئن شود نورها و سایه در مسافت های درستی خاموش می شوند. این حساسیت باعث می شود تا اگر بازیکن در محیطی قرار بگیرد که نیاز به روشن شدن تمامی نورهای دینامیک داشته باشد، بازی دچار افت فریم نگردد.
نیلسون افزود: دلیل استفاده از نورهای استاتیک و از پیش ثابت شده، انتخاب سبک جهان باز برای بازی Lake Ridden بود. چرا که در این وضعیت، دست ما در به کاربردن نورهای گسترده، باز تر شد. اما حجم کار بسیار بزرگ بود. چرا که انجام پردازش نورها در لحظه –real time- (چه پیش ثابت درونی و چه پیش ثابت بیرونی) کاری بس دشوار شد. در تصویر شماره 5 نمایی از موقعیت منبع نور در محیط بازی را می توانید مشاهده کنید.
بازی Lake Ridden به ما نشان داد که چطور در ساخت یک بازی می توان نورپردازی را بهینه انجام داد. سازندگان از نورپردازی نه تنها به عنوان ابزاری برای درک بهتر محیط مرموز، بلکه از آن برای هدایت بازیکن در مسیر صحیح داستان نیز بهره بردند. ما از نیلسون این را سوال را مطرح کردیم:
نورپردازی صحیح در خلق یک بازی ویدیویی تا چه حد چالش برانگیز است؟
نیلسون این گونه پاسخ داد:
در شرکت همیشه ما یک شوخی معروف داشتیم و آن احساس درد شدید هنگام نورپردازی برای مِه بود. همچنین یاد گرفتیم که در پروژه های آینده چه کارهایی را نباید انجام دهیم و در نهایت، نورپردازی دینامیک بزرگترین درسی بود که آن را به خوبی فرا گرفتیم. این بزرگ ترین چالش ما بود.
امیدوارم از این آموزش نورپردازی در ساخت بازی های ویدیویی لذت و بهره کافی را برده باشید.