سختی بازی ها نباید به قدری غیر قابل عبور باشد که شما آن را رها کنید.
همه ما می دانیم بازی های خوب ساعت ها بازیکنان را به خود مشتاق نگه می دارد. البته کسب مهارت در اینگونه سرگرمی ها به ژنتیک هر فرد بستگی دارد. همچنین در بعضی از بازی های چالش بر انگیز نیاز به دقت بیشتری داریم. بازی Prey یکی از بازی های مورد علاقه من در کنسول ps4 به حساب می آید. زیرا به من اجازه می دهد درجه دشواری را در هر زمان تغییر دهم. بی آنکه ذره ای در پاداش بازی تاثیر بگذارد. این موضوع نشان می دهد، سازندگان با اجازه دادن به بازیکن برای انتخاب درجه سختی در هر زمان از بازی، سعی در جلب رضایت بیشتر آنها دارند.
بازی Dark Souls 2 را اگر بازی کرده باشید متوجه می شوید برای کشتن دشمن ها بارها و بارها سعی در تکرار مراحل خواهید کرد تا به هدف و لذت نهایی دست پیدا کنید.
در بازی Resident Evil: Code هنگامی که نیمه راه را پیموده ایم باید از ابتدا، شروع به بازی کنیم تا تمام تجهیزات را برای پایان رساندن داستان به دست آوریم.
نکته قابل توجه اینکه، هر بازی با هر درجه سختی می تواند مخاطب را درگیر خود کند و این موضوع که سازندگان، میزان سختی را به طور اصولی تنظیم کنند باعث جذابیت هرچه بیشتر بازی می شود. البته سازندگان باید بتوانند هدف نهایی خود را به مخاطبان منتقل نمایند.
امروزه همه ی بازی هایی که جامعه گیمرهای معمولی را هدف گرفته اند، از ویژگی چرخه ی مدیریت درجه سختی بهره میبرند. این موضوع تا حدی موفق است که کسی پشت چالش های درون بازی گیر نکرده باشد و در پی شکست های مداوم و عدم پیشرفت، آن را رها نکند. در بعضی از بازی ها پیدا کردن مسیر پیش رو، به تنهایی از بزرگ ترین و طولانی ترین معما های درون بازی است و بدون کمک سازندگان، بسیاری از گیمرها حتی نمیتوانند مسیر خود را پیدا کنند.
البته بعضی از گیمرها مسئله سختی بازی را به بخت و اقبال ربط می دهند. این موضوع دور از طراحی های پیشرفته برای بازی حرفه ای و خوب به حساب می آید.
شرایط مبارزات در بازی بستگی به نوع انتظارات بازیکنان دارد. به صورتی که سازندگان برای رضایت آنها مراحل را سخت و آسان می کنند. البته این موضوع بستگی به بازیکن دارد که چقدر حاضر به مبارزه با گیمرهای غیر حرفه ای و هوش مصنوعی پایین می تواند باشد.
سازنده سطح توانایی گیمر و شرایط پیش روی او در بازی (برای وی) مشخص می سازد. سپس با استفاده از اطلاعات جمع آوری شده، سعی در اصلاح مراحل باقی مانده می کند تا همچنان بازی برای بازیکن جذاب بماند. البته به نظر بنده به جای تضعیف چالش ها، بهتر است تعداد چالش ها به قدری زیاد شود که تعادل در هر دو بخش حفظ شود. این موضوع به جذابیت گیم پلی بازی می افزاید. بد نیست بدانید، امروزه جنبه سیستم مدیریت درجه سختی بسیار بیشتر از جنبهی دیگر آن مورد توجه قرار گرفته است.
چالش های ساده به تنهایی جذاب نیست، بلکه در کنار آن باید سطح چالش های درون بازی افزایش پیدا کند. البته من به نوبه خود حس می کنم بازیکنان بیشتر به فکر پایان رساندن بازی هستند تا اینکه مراحل را به صورت کامل لمس کنند به همین دلیل باید مسیر بازی به گونه ای طراحی شود که بازیکن بتواند آن را به اتمام برساند.
مسلما بازیکن از اینگونه بازی ها بیشتر لذت خواهد برد.